Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایرنا»
2024-04-29@17:15:37 GMT

نطق‌های حسن گشتاپو

تاریخ انتشار: ۱۱ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۲۱۸۱۴

نطق‌های حسن گشتاپو

به گزارش خبرنگار تاریخ و اندیشه ایرنا، روزی که رادیو، فرار بنی صدر را اعلام کرد، مورد ضرب و شتم قرار گرفتم. دلیل آن هم این بود که پاسداران به من عنوان استاد بنی صدر را داده بودند که در آن زمان بسیار موجب بدنامی بود. ضمنا نگهبانی بی سواد و بدنام در زندان حضور داشت که از زدن زندانیان لذت می برد.

نام او حسن بود و خیلی دلش می خواست حالت رئیس را به خود بگیرد و فکر می کرد این برتری خود را می تواند با توسری زدن به زندانیان نشان دهد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 چون موهایش بسیار کوتاه اصلاح شده بود زندانیان به سرعت به او لقب حسن گشتاپو را دادند.

هر بار که در سلول را باز می کرد تا ما را به دستشویی ببرد برایمان سخنرانی می کرد. البته هدف او روشن کردن ما و زدودن افکار مسمومی از قبیل غرب گرایی، سرمایه داری، مارکسیستی، صیهونیستی، فراماسونری و غیره از وجودمان بود.

استقبال از سخنان حسن گشتاپو

همراهان من با حظ تمام سخنان آگاهی بخش حسن گشتاپو را گوش می دادند زیرا هر چه بیشتر حرف می زد امکان بیشتری جهت استفاده از دستشویی ها وجود داشت. در ضمن، بعضی مواقع حسن بدون این که بخواهد خبرهایی را از جاهای دیگر برایمان بازگو می کرد. برای زندانیانی که کلا از دنیا منکف شده بودند، اخباری از قبیل وضعیت دادگاه ها که در یاوه گویی های حسن گشتاپو بروز می کرد اغلب روشنگر بود.

به همین دلیل علیرغم خشونتی که حسن گشتاپو به خرج می داد زندانیان جوان از صحبت هایش لذت می بردند زیرا وقتی به سلول هایشان برمی گشتند موضوعاتی تازه برای بحث و بررسی داشتند.

پاسداران دیگر که منضبط تر بودند اجازه نمی دادند حسن زیاد مقابل در سلول ها باقی بماند و اغلب فریاد کنان به او دستور می دادند: حسن زیاد حرف می زنی، کارت را بکن!

استاد بنی صدر بیا بیرون!

بهر حال این حسن بود که خبر فرار بنی صدر را به ما داد. از نظر حسن، مسلما من به عنوان معلم و الگوی بنی صدر مسوولیت سنگینی را نسبت به فعالیت های رییس جمهوری سابق داشتم. او اصلا متوجه نبود که من در کارهای سیاسی بنی صدر هیچ نقشی نداشتم.

در حرف های حسن، همیشه بازتابی از آنچه در جاهای دیگر می شنید ملاحظه می شد. آن روز هم بعد از آن که سخنرانی همیشگی اش را کرد، طوری نشان داد که می خواهد برود، اما چند لحظه بعد برای تنبیه کردن ما برگشت، زیرا جوانان هم سلول من، بدون منظور خاصی آوازی معمولی را سر دادند.

مراسم تنفیذ ریاست جمهوری بنی صدر در بیمارستان قلب تهران

حسن از منفذ در فریاد زد: آواز می خوانید؟ خیلی خوب حالا خواهید دید!

از نظر او هر آوازی به عنوان طغیانی علیه نظام تازه پا گرفته به شمار می آمد. از این رو وارد سلول شد و پرسید: چه کسی اول خواند؟

چون کسی جواب نداد با لحنی قاطعانه به من اشاره کرد و گفت: تو؛ استادِ بنی صدر، بیرون!

داخل راهرو رفتم. به نحوی تحکم آمیز گفت: بگو ببینم، کی اول خواند؟

جواب دادم: نمی دانم.

دانش آموز زبانم به دادم رسید

آن وقت شروع به کتک زدن من کرد. اما پاسدار دیگری به نام سبزعلی که پسر خوبی بود و نزد من زبان انگلیسی یاد می گرفت از دور ما را دید و با عجله به طرفمان آمد  و با لحنی قاطعانه از حسن گشتاپو خواست دست از زدن من بردارد و بعد هم مرا به سلولم برد. اما صدای حسن را شنیدم که به گونه ای خشم آلود زیر لب می گفت: تنبیه تو هنوز تمام نشده است.

پس فردا اول صبح حسن در سلولم را باز کرد و مرا داخل راهرو برد. چشم هایم را بست و تکه پارچه ای در دهانم فرو کرد. بعدها خودش به من گفت: این از روش های زیرکانه ای است که از زندانبانان یاد گرفته است تا زندانیان تصور کنند زمان اعدامشان فرا رسیده است.

آن روز حسن مقداری مرا با خود راه برد و ضرباتی را به من وارد کرد و بعد هم چشم هایم را باز کرد و گفت: حالا مجازاتت تمام شد.

هنگام ورود به سلول متوجه نگرانی هم سلولی هایم شدم. آنها فکر می کردند من این ضربه های شدید را تحمل نمی کنم و کسی که آن سرود را خواند لو خواهم داد. اما پس از آن که اطمینان حاصل کردند که حرفی نزده ام بسیار دوستانه و با احساس با من هم دردی کردند. آنها لیوانی آب و و قطعه ای قند به دهانم گذاشتند گویی به این وسیله می خواستند از من عذرخواهی کرده باشند.

غلبه افکار مارکسیستی بر زندان اوین

اکثر جوانانی که در زندان اوین با آنها آشنا شدم کاملا تحت تاثیر تفکرات مارکسیستی بودند. حال هر گرایشی داشتند یعنی مارکسیست اسلامی( مجاهدین)، کمونیست طرفدار شوروی، کمونیسم ضد شوروی، مائوئیست، تروتسکیست و غیره. فرقی نمی کرد زیرا در وجودشان نوعی سلطه استالینیستی و زودباوری تعجب انگیز و عدم آشنایی با فرهنگ سیاسی مشاهده می شد. این چپ های استالینیستی به گونه ای سیستماتیک، مذهبیون را فالانژ و  غیر مذهبیون را لیبرال می خواندند.

تمام نخبگانی که در غرب آموزش دیده بودند یا در دانشگاه های ملی درس خوانده بودند، یعنی افراد کادرهای بالای کشور توسط ایشان، برچسب لیبرال می خوردند. این چپ های استالینیستی بدین ترتیب تمام آگاهی ها و تکنیک هایی که ایرانیان طی صد و پنجاه سال اخیر کسب کرده بود را به دلیل رابطه آنها با غرب، به زباله دان تاریخ می سپردند. همین تبلیغات ضدلیبرالی ایشان باعث خلایی در دانشگاه ها، ادارات، کارخانجات، بانک ها، بخش های سیاسی، فرهنگی و غیره می شد که پر کردن آنها بسیار مشکل بود.

تاکتیک فرصت طلبانه حزب توده 

از این گروه های چپ ساده نگر و بی تجربه خائن تر، حزب توده طرفدار شوروی بود که رهبران آن در سال ۱۳۵۸ بعد از ۲۷ سال تبعید در شوروی به ایران بازگشته بودند. سعی آنها این بود تا با برداشتن لقمه های بزرگ، زمان از دست رفته را جبران کنند. از این رو تاکتیکی فرصت طلبانه را به کار گرفتند. طوری که طی سه سال پس از انقلاب خود را مدافع بی چون و چرای جمهوری اسلامی نشان دادند. رهبران این حزب با آن که از نظر افکار عمومی کاملا بی اعتبار بودند، دانسته هایشان را در اختیار نظام نوپایی گذاشتند که در زمینه اداره یک انقلاب و جامعه ای مدرن و تازه، بی تجربه بود.

شکار لیبرال ها توسط حزب توده

بدین ترتیب، شکار لیبرال ها که خواست حزب توده هم بود توسط گروه های چپ افراطی شروع شد و شعار آنها شد. بعدها جناحی از نظام اسلامی هم که می ترسید از طریق چپ های افراطی کنار گذاشته شود از این شعار استفاده کرد. 

نورالدین کیانوری دبیرکل حزب توده

من هم وقتی به زندان اوین وارد شدم هم سلولی هایم فورا برچسب روشنفکر لیبرال را به من زدند، با تمام مشخصه هایی که ذکر کردم.

لیبرال مقاوم و انقلابی های بی جر و بزه!

به هر حال، روزی که حسن گشتاپو مرا زیر ضرباتش گرفت و سپس مرا در داخل سلول روی زمین رها کرد، متوجه شدم پنج شش نفر از پسران جوان سلول به آهستگی با یکدیگر چیزی می گفتند. این افراد به مارکسیست های طرفدار شوروی معروف بودند. پرسیدم چه می گویند؟

یکی از آنها با لبخند و با لحنی رسمی گفت: تا امروز ما شما را لیبرال می نامیدیم اما تصمیم گرفته شد تا از این پس لیبرال مقاوم صدایتان کنیم.

به زحمت قدری از جا بلند شدم و خطاب به ۶۰ هم سلولی خود گفتم: آیا بهتر نیست انسان، لیبرال مقاومی چون من باشد تا یک انقلابی بی جربزه؟  شما ها سرود خواندید نه من! آیا هیچ کدامتان جرات کرد به حسن بگوید که من مقصر نبودم؟

متفقا گفتند: بله حق با توست. ما همگی مقصریم و می خواهیم ما را ببخشی.

از آن روز به بعد با وجود نظرات سیاسی متفاوت، دیگر هم بندی هایم مشاجره ای با من نمی کردند. هر با مدیر زندان کسی را برای صحبت درباره مسائل زندان می خواست این من بودم که از طرف هم سلول هایم انتخاب می شدم زیرا عملا حالت تنفرشان نسبت به لیبرالی که من باشم از میان رفته بود.

منبع:

از کاخ شاه تا زندان نوین، احسان نراقی، نشر رسا

برچسب‌ها سید ابوالحسن بنی صدر احسان نراقی امام خمینی

منبع: ایرنا

کلیدواژه: احسان نراقی امام خمینی احسان نراقی امام خمینی حزب توده بنی صدر هم سلول

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۲۱۸۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

محققان ایتالیایی پی بردند؛ نقش آسپرین در پیشگیری از سرطان روده بزرگ

به گزارش مدیسن نت، یک مطالعه تازه نشان می‌دهد که آسپرین چگونه در برابر سرطان روده بزرگ عمل می‌کند.

طبق یافته‌های منتشر شده، به نظر می‌رسد آسپرین جنبه‌های پاسخ ایمنی بدن را در برابر سلول‌های سرطانی تقویت می‌کند.

دکتر «مارکو اسکارپا»، محقق ارشد و جراح عمومی دانشگاه پادووا در ایتالیا، گفت: «مطالعه ما مکانیسم مکمل پیشگیری یا درمان سرطان با آسپرین را در کنار مکانیسم دارویی کلاسیک آن که شامل مهار التهاب است، نشان می‌دهد.»

برای این مطالعه، محققان نمونه‌های بافتی را از ۲۳۸ بیمار که بین سال‌های ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۹ تحت عمل جراحی سرطان روده بزرگ قرار گرفته بودند، به‌دست آوردند. از این تعداد، حدود ۱۲ درصد مصرف‌کننده آسپرین بودند.

به گفته محققان، نمونه‌های بافتی از مصرف‌کنندگان آسپرین، گسترش کمتر سرطان به غدد لنفاوی و فعالیت تهاجمی‌تر سلول‌های ایمنی در برابر تومورها را نشان داد.

در آزمایشگاه، آن ها کشف کردند که قرار دادن سلول‌های سرطانی روده بزرگ در معرض آسپرین، توانایی سلول‌های ایمنی را برای هشدار به یکدیگر در مورد وجود تومورها افزایش می‌دهد.

به طور خاص، سلول‌های ایمنی شروع به بیان بیشتر پروتئینی به نام CD۸۰ کردند. به گفته محققان، در بیماران مبتلا به سرطان رکتوم، مصرف‌کنندگان آسپرین بیان CD۸۰ بالاتری در بافت‌های سالم داشتند که نشان می‌دهد آسپرین توانایی سیستم ایمنی را برای جست و جو و از بین بردن سلول‌های سرطانی افزایش می‌دهد.

اسکارپا گفت: «گام بعدی یافتن راهی برای ورود آسپرین به عمق روده و تقویت اثرات ضد سرطانی آن خواهد بود.»

منبع: خبرگزاری مهر

دیگر خبرها

  • خیزش دانشگاه‌های آمریکا علیه محور شرارت آمریکایی-اسرائیلی
  • تقسیم عشق در زندگی زوج مبتلا به «ای‌ال‌اس»/بیماری جزیی از زندگیست
  • محققان ایتالیایی پی بردند؛ نقش آسپرین در پیشگیری از سرطان روده بزرگ
  • نحوه تاثیر آسپرین در پیشگیری از سرطان روده بزرگ
  • فناوری جدیدی برای دیدن درون سلول‌های سرطانی
  • سرکوب، نشانه رسوایی لیبرال دموکراسی غربی
  • افزایش ۳۰ درصدی ذخیره خون بند ناف نوزاد در هرمزگان
  • فناوری مشاهده درون سلول‌های سرطانی ابداع شد